حجاب یکی از مهمترین شعائر اسلام
واقعه اسفبار و مخرّب کشف حجاب که توسط استعمارگران غربی برنامه ريزي شده است، نتيجه تجربيات و سلطه سالهاي متمادي اين غارتگران غربي در سرزمينهاي اسلامي به شمار مي رود زيرا يکي از موانع محکم در مقابل نيات پليد آنان، هويت مذهبي است و حجاب از نشانه هاي ارزشمند آن محسوب مي گردد.آنان مشاهده می کنند که اين دژ استوار و نفوذناپذير در مقابل وزش توفانهاي تيره و آلوده و اسارت زاي غرب، در زنان مسلمان مصونيت ايجاد کرده و تا زماني که بانوان در سنگر حجاب و چادر هستند چنگال کرکسهاي استعمار بدانها نخواهد رسيد و بر اين اساس شياطين و عوامل آن در صدد انهدام اين دژ استوار افتاده و تخريب آن را با تبليغات وسيع و همه جانبه جزء برنامه هاي اساسي خود قرار داده تا زن مسلمان را از سنگر حافظ ارزشها به دام اسارت استکبار غوطه ور نمایند.
این نظام استعمارگر دم به دم بر حجاب و پوشش زن ایراد گرفته آن را موجب سلب حق آزادی زن ٬توهين به حيثيت انسانی زن ٬افزایش التهابات در جامعه و... می خوانند تا توسط آن افکار و عقاید بانوان پاک مسلمان را مورد حمله قرار دهند.
روح بشر فوق العاده تحريك پذير است، اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگيرد. چرا در دنيای غرب اينهمه بيماری روانی زياد شده است ؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحريكات فراوانی است كه به وسيله جرائد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غير رسمی و حتی خيابانها و كوچهها انجام میشود.
اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه ميل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچی ، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شكار است و مرد شكارچی .ميل زن به خودآرائی از اين نوع حس شكارچيگری او ناشی میشود. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود میخواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسير سازد.
حيا و عفاف و ستر و پوشش تدبيری است كه خود زن با يك نوع الهام برای گرانبها كردن خود و حفظ موقعيت خود در برابر مرد به كار برده است. زن با هوش فطری و با يك حس مخصوص به خود دريافته است كه از لحاظ جسمی نمیتواند با مرد برابری كند و اگر بخواهد درميدان زندگی با مرد دست و پنجه نرم كند از عهده زور بازوی مرد بر نمیآيد ، و از طرف ديگر نقطه ضعف مرد را در همان نيازی يافته است كه خلقت در وجود مرد نهاده است كه او را مظهر عشق و طلب ، و زن را مظهر معشوقيت و مظلوميت قرار داده است. وقتی كه زن مقام و موقع خود را در برابر مرد يافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور كه متوسل به زيور و خودآرائی و تجمل شد كه از آن راه مرد را تصاحب كند ، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نيز شد. دانست كه نبايد خود را رايگان كند بلكه بايست آتش عشق و طلب او را تيزتر كند و در نتيجه مقام و موقع خود را بالا برد.
ويل دورانت میگويد: "خودداری از انبساط ، و امساك در بذل و بخشش بهترين سلاح برای شكار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشريح میكردند توجه ما به آن جلب میشد ولی رغبت و قصد به ندرت تحريك میگرديد. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حيا است و بی آنكه بداند حس میكند كه اين خودداری ظريفانه از يك لطف و رقت عالی خبر میدهد. "
اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصا تأكيد كرده است كه زن هر اندازه متينتر و با وقارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود. در تفسير آيات سوره احزاب خواهيم ديد كه قرآن كريم پس از آنكه توصيه میكند زنان خود را بپوشانند میفرمايد که: "ذلك ادنی ان يعرفن فلا يؤذين" یعنی اين كار برای اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان قرار نمیدهند بهتر است و در نتيجه دور باش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبكسر میگردد .
اسلام نه میگويد كه زن از خانه بيرون نرود و نه میگويد حق تحصيل علم و دانش ندارد _بلكه علم و دانش را فريضه مشترك زن و مرد دانسته است _ و نه فعاليت اقتصادی خاصی را برای زن تحريم میكند.پوشانيدن بدن در حدود شرع مانع هيچگونه فعاليت فرهنگی يا اجتماعی يا اقتصادی نيست ،آنچه موجب فلج كردن نيروی اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجوئيهای شهوانی است.
اگر زن به دنبال نگاه هوسرانان نباشد و نخواهد عریان بيرون بيايد ، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر، جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيرونی نخواهد بود.بلكه برعكس ، تبرج و خودنمائی و پوشيدن لباسهای تنگ و مدهای رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودی مهمل و غير فعال در میآورد كه بايد تمام وقتش را مصرف حفظ ظاهر خود كند.
پی نوشت:
مسئله حجاب.شهید مرتضی مطهری